صعداء

لغت نامه دهخدا

صعداء. [ ص َ ] ( ع اِمص ) مشقت و دشواری. ( منتهی الارب ).
صعداء. [ ص ُ ع َ ] ( ع ص ، اِ ) دم سرد دراز. ( منتهی الارب ). نفس دراز. ( مهذب الاسماء ). تنفس الصعداء؛ ای التنفس الممدود. ( بحر الجواهر ). تنفس طویل ممدود. دم سرد. آه دراز.

فرهنگ معین

(صُ عَ ) [ ع . ] (اِ. ) آه سرد، نفس بلند.

ویکی واژه

آه سرد، نفس بلند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم