شکاوند

لغت نامه دهخدا

شکاوند. [ ش َ وَ ] ( اِخ ) شکاوندکوه ، نام کوهی است که آنرا اشکاوند نیز خوانند. ( از فرهنگ جهانگیری ). نام کوهی. ( ناظم الاطباء ) :
نشیمن گرفت از شکاوندکوه
همی دارد از رنج گیتی ستوه.اسدی.به راه شکاوند چون باد تفت
شب قیرگون روی بنهاد و رفت.اسدی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم