شمو

لغت نامه دهخدا

شمو. [ ش ُ م ُوو ] ( ع اِمص ) رفعت. بلندی.( ناظم الاطباء ). علو. بلندی. عز. ( یادداشت مؤلف ).
شمو. [ ش ُ م ُوو ] ( ع مص ) بلند شدن امر کسی. ( منتهی الارب ). بالا گرفتن کار. ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). بلند شدن. ( دهار ). ( یادداشت مؤلف ). || تکبر کردن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

بلند شدن امر کسی یا تکبر کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تک نیت فال تک نیت فال آرزو فال آرزو فال اوراکل فال اوراکل