شعشاع

لغت نامه دهخدا

شعشاع. [ ش َ ] ( ع ص ) دراز. رجوع به شعشع شود. || سبک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || نیکو. || خوب خلقت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ) ( از اقرب الموارد ). || زیرک و ماهر در کار. ( از اقرب الموارد ). || خوشنما. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || پریشان. متفرق. || سایه تنک پراکنده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به شعشع شود.

فرهنگ فارسی

دراز یا سبک یا نیکو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی فال احساس فال احساس فال امروز فال امروز