شرم جای

لغت نامه دهخدا

شرم جای. [ ش َ ] ( اِ مرکب ) شرم اندام. آلت تناسل مرد و زن. عورت. ( یادداشت مؤلف ). شرم مرد و زن. ( ناظم الاطباء ). جای ستر عورت. ( آنندراج ). شرمگاه. ( فرهنگ فارسی معین ) :
خالی که به شرم جای آن نوش لب است
بر چشمه خورشید نشانی ز شب است.امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ).رجوع به شرمگاه شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ارمنی فال ارمنی فال فنجان فال فنجان فال فرشتگان فال فرشتگان