سمندون

لغت نامه دهخدا

سمندون. [ س َ م َ ] ( اِ ) سمندر است که جانور آتشی باشد و اصل این لغت سام اندرون بود، یعنی در اندرون آتش چه سام به معنی آتش آمده است. ( برهان ).
سمندون. [ س َ م َ ] ( اِخ ) نام دیو مازندران. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

سمندر است که جانور آتشی باشد و اصل این لغت سام اندرون بود یعنی در اندرون آتش چه سام بمعنی آتش آمده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم