سرطویله

لغت نامه دهخدا

سرطویله. [ س َ طَ ل َ / ل ِ ] ( اِ مرکب ) اسب برگزیده. ( آنندراج ). اسب که بر سر طناب موسوم به طویله بسته اند. ( یادداشت مؤلف ) :
شهی که بسته دوصد اسب بردرش غافل
که سرطویله آنهاست اسب چوبینش.واعظ قزوینی. || ممتاز. گزیده :
ز دانش گشته مشهور قبیله
به پاگاه هنر بد سرطویله.ملا فوقی ( از آنندراج ).|| ستورگاه. اصطبل. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. [منسوخ] طویله، اسطبل.
۲. [قدیمی، مجاز] بهترین اسب اسطبل.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال پی ام سی فال پی ام سی فال انگلیسی فال انگلیسی فال کارت فال کارت