سبیلو

لغت نامه دهخدا

سبیلو. [ س ِ ] ( ص نسبی ) سبیل کلفت. سبیل گنده. آنکه بروتی کلان دارد. || سبیل دار. در مقابل سبیل تراشیده. کسی که سبیل خود را نتراشد.

فرهنگ معین

(س ) (ص مر. ) دارای سبیل پرپشت .

فرهنگ عمید

مردی که سبیل کلفت دارد، سبیل دار، دارای سبیل.

ویکی واژه

دارای سبیل پرپشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال احساس فال احساس فال مکعب فال مکعب فال احساس فال احساس