سبقت جستن

لغت نامه دهخدا

سبقت جستن. [ س ِ ق َ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) پیشی جستن. پیش افتادن خواستن :
مروت نیست سبقت جستن از کوتاه پروازان
وگرنه نامه ام پیش از کبوتر میتواند شد.صائب ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

پیشی جستن پیش افتادن خواستن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال لنورماند فال لنورماند فال ارمنی فال ارمنی