ساجن

لغت نامه دهخدا

ساجن. [ ج ِ ] ( ع ص ) زندانی کننده. ج ، سُجّان. ( تاج العروس ).

فرهنگ فارسی

زندانی کننده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس استخاره کن استخاره کن فال کارت فال کارت فال مارگاریتا فال مارگاریتا