زره سم

لغت نامه دهخدا

زره سم. [ زَ / زِ رِه ْ س ُ ] ( ص مرکب ) هر آنچه سوراخ می کند زره را. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) :
سوگند میخورم بسنان زره سمت
کز تاب حمله گوئی تنین محور است.اثیر اخسیکتی ( از آنندراج ).- سنان زره سم ؛ سنانی که زره را سوراخ سوراخ کند. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

هر آنچه سوراخ می کند زره را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال ورق فال ورق فال شمع فال شمع فال میلادی فال میلادی