زخم کاری

لغت نامه دهخدا

زخم کاری. [ زَ م ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ضربه مؤثر و قاطع. جراحت کشنده و عمیق ( کاری در این ترکیب بمعنی کارگر ومؤثر است ). جراحت بزرگ و جراحتی که بیکی از آلات عمده بدن برخورد کرده و مهلک باشد. رجوع به ناظم الاطباء، آنندراج و زخم شود.

فرهنگ فارسی

ضربه موثر و قاتع جراحت کشنده عمیق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم