معنی زبان در قفا

لغت نامه دهخدا

زبان درقفا. [ زَ دَ ق َ ] ( اِ مرکب ) نام گلی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به زبان بقفا و زبان پس قفا شود.

فرهنگ معین

( ~. دَ. قَ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) گیاهی است از تیرة آلاله ها از دستة خربقی ها که دارای برگ های متناوب و منشعب به انشعابات پنجه ای شکل می باشد. گل هایش دارای تقارن سطحی است و در روی ساقه قرار گرفته ، زبان پس قفا، گل هزار نک ، رجل القبره نیز گویند.

فرهنگ عمید

گیاهی زینتی از خانوادۀ آلاله با برگ های پنجه ای شکل، زبان به قفا، زبان پس قفا، گل نافرمان، تاج الملوک.

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیره آلاله ها از دسته خربقیها که دارای برگهای متناوب و منشعب با انشعابات پنجه ای شکل میباشد . گلهایش دارای تقارن سطحی است و در روی ساقه در فواصل محل التصاق برگها قرار گرفته . برگچه های گل متعدد و معمولا در گونه های مختلف بین ۱ تا ۵ متغیر است زبان پس قفا گل هزارنک رجل القبره .

دانشنامه عمومی

زبان در قفا (پروانه). زبان در قفا ( پروانه ) ( نام علمی: Stiboges nymphidia ) نام یک گونه از تیره فلزنقشیان است.
زبان در قفا (سرده). زبان در قفا ( نام علمی: Consolida ) نام یک سرده از تیره آلالگان است.

دانشنامه آزاد فارسی

زبان در قَفا
نامی اطلاق شده به دو گیاه از دو جنس مجزا از خانوادۀ آلاله؛ یکی زبان در قفای بیش از دو برچه به نام دلفینیوم (Delphinium) و دیگری زبان در قفای یک برچه ای به نام کونسولیدا (Consolida). این گیاهان دارای آرایش پنچ پر در گل ها هستند و قطعۀ فوقانی گلبرگ دندانه دار در قاعده دارای ناخنکی مانده در مهمیز کاسه است و ناخنک های بقیۀ قطعه ها آزادند. گونه های متعددی از این دو جنس در نواحی مختلف ایران می روید.

ویکی واژه

گیاهی است از تیرة آلاله‌ها از دستة خربقی‌ها که دارای برگ‌های متناوب و منشعب به انشعابات پنجه‌ای شکل می‌باشد. گل‌هایش دارای تقارن سطحی است و در روی ساقه قرار گرفته ؛ زبان پس قفا، گل هزار نک، رجل القبره نیز گویند.