روح فزا

لغت نامه دهخدا

روح فزا. [ ف َ ] ( نف مرکب ) مخفف روح افزا یا روح فزای. روح افزا. رجوع به همین ترکیب شود :
تو را همایون دارد پدر بفال که تو
ستوده طلعتی و صورت تو روح فزای.فرخی.نکته روح فزا از دهن دوست بگو
نامه خوش خبر از عالم اسرار بیار.حافظ.بگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا را
ز لعل روح فزایش ببخش از آنکه تو دانی.حافظ.

فرهنگ فارسی

یا روح فزای بمعنی روح افزا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت