رمانه

لغت نامه دهخدا

( رمانة ) رمانة. [ رُم ْ ما ن َ ] ( ع اِ ) واحد رمان. یکی انار. ( منتهی الارب ). || ناره قبان. ( صحاح الفرس ). سنگ کپان. || ناف و آنچه در اطراف آن است از شکم. ( از اقرب الموارد ). || جای علف در شکم و اندرون چارپایان. ( از اقرب الموارد ). هزارتوی. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

واحد رمان یکی انار ناره قبان سنگ کپان

فرهنگ اسم ها

اسم: رمانه (دختر) (عربی) (تلفظ: rommāne) (فارسی: رمّانه) (انگلیسی: rommane)
معنی: دختری که مانند گل انار نرم و لطیف است، یک انار، یک دانه انار

دانشنامه عمومی

رمانه ( به لاتین: Rummanah ) یک روستا در دولت فلسطین است که در استان جنین واقع شده است. رمانه ۳٬۳۷۲ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان