رخ سپر

لغت نامه دهخدا

رخ سپر. [ رُ س ِ پ َ ] ( ص مرکب ) که روی خود سپر سازد. که رخ چون سپر دارد :
مرد آن باشد که پیش تیغ تو
چون آینه جمله رخ سپر گردد.خاقانی.

فرهنگ فارسی

که روی خود سپر سازد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال انبیا فال انبیا فال حافظ فال حافظ فال میلادی فال میلادی