رایل

لغت نامه دهخدا

رایل. [ ی ِ ] ( ع ص ، اِ ) رائل. راؤل. دندان زاید که در ردیف دندانهای دیگر نروید بلکه پس پشت آنها برآید. ( از اقرب الموارد ). دندان زاید. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). ج ، روائل. ( ناظم الاطباء ). دندانی که برای جانوران درآید و آنها را از خوردنی و آشامیدنی بازدارد. ( از اقرب الموارد ). || چکان از هر چیزی. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). هر چیزی که قطره قطره بریزد. ( ناظم الاطباء ).
- روال رایل ؛ آب دهان ستور که از بسیاری ریزان باشد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

رائل . دندان زاید که در ردیف دندانهای دیگر نروید بلکه پس پشت آنها بر آید .

دانشنامه عمومی

رایل (آلمان). رایل ( به آلمانی: Reil ) یک شهر در آلمان است که در ترابن - تراراباخ واقع شده است. رایل ۱٬۱۱۵ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم