راعوت

لغت نامه دهخدا

راعوت. ( اِخ ) راعوث. روت. زنی است از مؤآب که به ابوعز وصلت کرد و از او صاحب فرزندی بنام عوبید شد که جد داود باشد. ( از اعلام المنجد ). و رجوع به کتاب مقدس شود.
- سفر راعوت ؛ از اسفار عهد قدیم است. ( از المنجد ). و رجوع به روت شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال قهوه فال قهوه فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال پی ام سی فال پی ام سی