دیر پسند

لغت نامه دهخدا

دیرپسند. [ پ َ س َ ] ( نف مرکب ) بدپسند. مشکل پسند. ( یادداشت مؤلف ) :
به که سخن دیرپسند آوری
تا سخن از دست بلندآوری.نظامی.

فرهنگ فارسی

بد پسند . مشکل پسند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم