دابو

لغت نامه دهخدا

دابو. ( اِخ ) نام ناحیه ای به آمل مازندران ( سفرنامه رابینو بخش انگلیسی ص 40، 112، 113، 116، 155 ). از بلوکات ناحیه آمل به مازندران. عده قری 91. مساحت آن 15 فرسنگ و مرکز آن مرزنگور است. حد شمالی آن دریای خزر و شرقی آن جلال ازرک بارفروش و جنوبی آن دشت سه هزار و غربی آن هزارپی می باشد و جمعیت تقریبی آنجا صد و پانزده هزار است.
دابو. ( اِخ ) ( ابوالفضل... ) ظهیرالدین مرعشی می نویسد: دونگه در «دابو» ( مازندران )اقامتگاه ابوالفضل دابو بوده است. رجوع به سفرنامه ٔرابینو ص 113 بخش انگلیسی و ص 152 ترجمه آن شود.

فرهنگ فارسی

ظهیر الدین مرعشی مینویسد دونگه در [ دابو ] (مازندران ) اقامتگاه ابو الفضل دابو بوده

دانشنامه آزاد فارسی

دابو (Dubbo)
شهری در نیوساوت ویلز، در استرالیا، کنار رود مکوئاری، به فاصلۀ ۴۰۹کیلومتری شمال غربی سیدنی. جمعیت آن ۳۰۱۰۲ نفر است (۱۹۹۶).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم