خوش باور. [ خوَش ْ / خُش ْ وَ ] ( ص مرکب ) زودباور. آنکه هر گفته را راست دارد و همه کس را استوار داند. مقابل دیرباور یا بدباور. یقنه. میقان. میقانه. ذویقین. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ عمید
ویژگی کسی که خبر یا سخنی را زود باور می کند، ساده دل، ساده لوح، زودباور.
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه زود و بسادگی هر چیز را باور کند زود باوری .