لغت نامه دهخدا خوده. [ دَ / دِ ] ( اِ ) خود. کلاه خود. مغفر : مبارز را سر و تن پیش خسروچو بگراید عنان خنگ یکران یکی خوی گردد اندر زیر خوده یکی خف گردد اندر زیر خفتان.عنصری.|| حقیقت. راستی. درستی. || طاق. گنبد. ( ناظم الاطباء ).
دانشنامه عمومی خوده (لهستان). خوده ( به لهستانی: Chude ) یک روستا در لهستان است که در گمینا شدوووو ( استان لهستان بزرگ تر ) واقع شده است. خوده ۲۲۰ نفر جمعیت دارد.