خوده

لغت نامه دهخدا

خوده. [ دَ / دِ ] ( اِ ) خود. کلاه خود. مغفر :
مبارز را سر و تن پیش خسرو
چو بگراید عنان خنگ یکران
یکی خوی گردد اندر زیر خوده
یکی خف گردد اندر زیر خفتان.عنصری.|| حقیقت. راستی. درستی. || طاق. گنبد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

خود کلاه خود

دانشنامه عمومی

خوده (لهستان). خوده ( به لهستانی: Chude ) یک روستا در لهستان است که در گمینا شدوووو ( استان لهستان بزرگ تر ) واقع شده است. خوده ۲۲۰ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال آرزو فال آرزو فال تماس فال تماس فال اوراکل فال اوراکل