خواب گذار

لغت نامه دهخدا

خواب گذار. [ خوا/ خا گ ُ ] ( نف مرکب ) معبر. ( محمودبن عمر ). تعبیررؤیاکننده. آنکه رؤیاها را تعبیر و تفسیر می کند. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به خواب گزار شود :
ولی توکل تو بی نیاز داشت ترا
ز فال گوی و ز اخترشناس و خواب گذار.امیرمعزی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

معبر تعبیر رویا کننده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال اوراکل فال اوراکل فال میلادی فال میلادی فال کارت فال کارت