خمشی

لغت نامه دهخدا

خمشی. [ خ َ م ُ ] ( حامص ) خموشی. خاموشی. خامشی. سکوت. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

خاموشی خامشی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال سنجش فال سنجش فال درخت فال درخت فال لنورماند فال لنورماند