خمسمائه

لغت نامه دهخدا

( خمسمائة ) خمسمائة. [ خ َ س َ م ِ ءَ ] ( ع عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) پانصد. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

پانصد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال تماس فال تماس فال آرزو فال آرزو فال ماهجونگ فال ماهجونگ