خلوت گرای

لغت نامه دهخدا

خلوت گرای. [ خ َل ْ وَ گ َ / گ ِ ] ( نف مرکب ) مایل بخلوت. خلوت گزین :
چو دانست کو هست خلوتگرای
پیاده به خلوتگهش کرد رای.نظامی.

فرهنگ فارسی

مایل بخلوت خلوت گزین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم