خلاص یافتن

لغت نامه دهخدا

خلاص یافتن. [ خ ِ / خ َ ت َ ] ( مص مرکب ) نجات یافتن. رها شدن :
یعنی ای مطرب شده با عام و خاص
مرده شو چون من که تا یابی خلاص.مولوی.بندی مهر تو نیابد خلاص
غرقه ٔعشق تو نبیند کنار.سعدی ( طیبات ).دانند عاقلان بحقیقت که مرغ روح
وقتی خلاص یافت کزین آشیان برفت.سعدی.مگر آنکه هر دو چشمش همه روز بسته باشد
بورع خلاص یابد ز فریب چشم بندان.سعدی ( طیبات ).بسته زنجیر زلف زود نیابد خلاص
دیر برآید بجهد هرکه فروشد بقیر.سعدی ( بدایع ).

فرهنگ فارسی

نجات یافتن رها شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال عشقی فال عشقی فال امروز فال امروز فال احساس فال احساس