لغت نامه دهخدا
خزاق. [ خ َ ] ( اِخ ) اسم موضعی است در بلاد عرب : برمل خزاق اسلمه الصریم. ( از معجم البلدان یاقوت ).
خزاق. [خ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش قمصر شهرستان کاشان ، واقع در 15 هزارگزی شمال باختری کاشان و یک هزارگزی شمال باختری کاشان و یک هزارگزی باختر شوسه کاشان قم. این ده در دامنه کوه قرار دارد با آب وهوای معتدل. آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات وپنبه و تنباکو و میوه. شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی زنان قالی بافی. برج خرابه شاه میرزا از آثار قدیم آنجاست. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).