خاک فراموشان

لغت نامه دهخدا

خاک فراموشان. [ ک ِ ف َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قبر. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). خاک. زندان خاموشان. کوچه ٔخموشان. فرجامگاه. ( مجموعه مترادفات ) :
نیم من دانه ای صائب بساط آفرینش را
که در خاک فراموشان کند دنیا فراموشم.صائب ( از مجموعه مترادفات ).مرا از دل غباری نیست از خاک فراموشان
که بی مانع در آنجا می توان خاکی بسر کردن.شفیع اثر ( از مجموعه مترادفات ).

فرهنگ فارسی

قبر خاک
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال پی ام سی فال پی ام سی فال ورق فال ورق فال جذب فال جذب