حقبه

لغت نامه دهخدا

( حقبة ) حقبة. [ ح ِ ب َ ] ( ع اِ ) مدتی از روزگار. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). روزگار. پاره ای از زمانه. || سال. ( از اقرب الموارد ). ج ، حِقَب ، حُقوب.
حقبة. [ ح ُ ب َ ] ( ع اِ ) آرامش باد. ( منتهی الارب ). و این یمانی است. ( از اقرب الموارد ). || مدت هشتاد سال. ( غیاث از منتخب ) ( مهذب الاسماء ). ج ، حُقَب.

فرهنگ فارسی

آرامش باد مدت هشتاد سال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال درخت فال درخت فال ارمنی فال ارمنی فال کارت فال کارت