حق نیوش

لغت نامه دهخدا

حق نیوش. [ ح َ ن ُ / ن ِ] ( نف مرکب ) آنکه حق نزد او مسموع است :
آن حکیم پاک اصل و رادمرد معتبر
آن کریم دین پژوه و حق نیوش و حقگزار.سنایی.

فرهنگ فارسی

آنکه حق نزد او مسموع است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال لنورماند فال لنورماند فال کارت فال کارت فال نخود فال نخود