حق ده

لغت نامه دهخدا

حق ده. [ ح َ دِه ْ ]( نف مرکب ) آنکه حق کسان را بدیشان دهد :
همواره پادشاه جهان بادا
آن حق شناس حق ده حرمت دان.فرخی.

فرهنگ فارسی

آنکه حق کسان را بدیشان دهد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال زندگی فال زندگی