حسین خوانساری

لغت نامه دهخدا

حسین خوانساری. [ ح ُ س َ ن ِ خوا / خا ] ( اِخ ) ( ابوالمفاخر... ) ابن ابوالقاسم جعفربن حسین موسوی خوانساری. متوفی 1191 هَ. ق. جد صاحب روضات الجنات و استادبحرالعلوم است. او راست : تعلیقات بر شرح لمعه و جز آن. ( ذریعه ج 1 ص 180 و ج 6 ص 93 و 94 از روضات ص 517 ) ( نجوم السماء ص 297 ). و رجوع به ابوالمفاخر حسین شود.
حسین خوانساری. [ ح ُ س َ ن ِ خوا / خا ] ( اِخ ) بزرگ بن محمدبن حسین ساکن اصفهان هَ. ق. متولد 1016 هَ. ق. 1608/ م. و درگذشته در اصفهان 1099 هَ. ق. / 1678م.فقیه اصولی. او راست : «مشارق الشموس » در شرح کتاب «دروس » و جزء آن. ( معجم المؤلفین از هدیة العارفین ج 1 ص 324 ) ( اعیان الشیعه ج 27 ص 174 ) ( ایضاح المکنون ) ( ذریعه در تمام مجلدات بترتیب کتب او ) ( روضات ص 196 ).
حسین خوانساری. [ ح ُ س َ ن ِخوا / خا ] ( اِخ ) کوچک بن آقاشریف بن آقارضی بن آقا حسین خوانساری بزرگ. شرحی بر «تحصیل » بهمنیار دارد، و در 1191 هَ. ق. زنده بوده است. ( ذریعه ج 13 ص 143 ).
حسین خوانساری. [ ح ُ س َ ن ِ خوا / خا ] ( اِخ ) قاضی خوانسار در زمان شاه عباس و شاگرد میرزاجان باغنوی شیرازی بود. ( ذریعه ج 9 ص 251 ).
حسین خوانساری. [ ح ُ س َ ن ِ خوا / خا ] ( اِخ ) رجوع به سرور خوانساری و زلالی خوانساری و حسین صبوحی شود.

فرهنگ فارسی

قاضی خوانسار در زمان شاه عباس و شاگرد میرزا جان باغنوی شیرازی بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد فال احساس فال احساس فال تخمین زمان فال تخمین زمان