حسن سبز

لغت نامه دهخدا

حسن سبز. [ ح ُ ن ِ س َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حسن ملیح. حسن سبزه :
حسن سبزی به خط سبز مرا کرد اسیر
دام همرنگ زمین بود گرفتار شدم.غنی ( مجموعه مترادفات ص 302 ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

حسن ملیح حسن سبزه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال میلادی فال میلادی