حزب بازی

لغت نامه دهخدا

حزب بازی. [ ح ِ ] ( حامص مرکب ) دسته بندی کردن بطور غیرطبیعی. || گروه سازی برخلاف مصالح اکثریت.

فرهنگ فارسی

ایجاد و تشکیل حزب بمنظور استفاده های مادی: (( او درین حزب بازیها وارد نیست. ) )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال پی ام سی فال پی ام سی فال کارت فال کارت فال قهوه فال قهوه