حردی

لغت نامه دهخدا

حردی. [ ح ُ دی ی ] ( ع اِ ) توی پیشین سقف که از نی بود. ( مهذب الاسماء ). هر دو نی یا دسته نی که بر آن گیاه بردی پیچیده بر دیوار نی پهنا نهند و نیز بندهای نی که بر تیرهای سقف اندازند. دسته نی. ( مهذب الاسماء ). حُردیة. ج ، حَرادی . ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

توی پیشین سقف که از نی بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم