حبین. [ ح َ ] ( ع اِ ) خرزهره. درخت دفلی. ( منتهی الارب ). حبن. حبین. [ ح ِب ْبی ] ( اِخ ) نام کوئی به مرو که عوام آن را سکه حبین نامند و اصل آن سکه حبان است. و منسوب به حبان بن حبلة باشد. ( سمعانی ) ( معجم البلدان از ابوسعید ).
فرهنگ فارسی
نام کوئی به مرو که عوام آنرا سکه حبین نامند و اصل آن سکه حبان است