جان بر

لغت نامه دهخدا

جان بر. [ جام ْ ب َ ] ( نف مرکب ) کسی که میرهاند جان خود را. ( ناظم الاطباء ) : که احدی از آنها از دست آن ملعون جان بر نشد. ( مجمل التواریخ گلستانه ).
دل جان بر نمییابم ز دست تیغ مژگانش
بدور چشم او پیمانه ها لبریز می بینم.طالب آملی ( از بهار عجم ).

فرهنگ فارسی

کسی که میرهاند جان خود را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال انگلیسی فال انگلیسی فال ورق فال ورق فال ماهجونگ فال ماهجونگ