تیز گردان

لغت نامه دهخدا

تیزگردان. [ گ َ] ( نف مرکب ) تیزگرد. تندگرد. تندرونده :
بدانید کاین تیزگردان سپهر
نتازد به داد و نیازد به مهر.فردوسی.یکی تیزگردان و دیگر بجای
به جنبش ندادش نگارنده پای.فردوسی.رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تیز گرد تند گرد تند رونده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال ارمنی فال ارمنی فال میلادی فال میلادی فال مارگاریتا فال مارگاریتا