توکر

لغت نامه دهخدا

توکر. [ ت َ وَک ْ ک ُ ] ( ع مص ) پرشدن. ( تاج المصادر بیهقی ). پرشدن مشک و شکم. یقال : توکر الصبی ؛ ای امتلا بطنه. || پرشدن سنگدان مرغ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). اصمعی گوید: یقال : شرب حتی توکر و حتی تضلع. ( اقرب الموارد ). رجوع به توکیر شود.

فرهنگ فارسی

پر شدن پر شدن مشک و شکم

دانشنامه عمومی

توکر (دهانه). توکر یک دهانه برخوردی در ماه است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم