تهی دامنی

لغت نامه دهخدا

تهی دامنی. [ ت َ / ت ِ /ت ُ م َ ] ( حامص مرکب ) محرومیت. بی نصیبی :
توئی آنکه تا من منم با منی
وزین در مبادم تهی دامنی.نظامی.

فرهنگ فارسی

محرومیت بی نصیبی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال فنجان فال فنجان فال ماهجونگ فال ماهجونگ استخاره کن استخاره کن