تالد

لغت نامه دهخدا

تالد. [ ل ِ ] ( ع ص ) مال کهنه و قدیمی موروثی. ( منتهی الارب ). مقابل طارف. ( المنجد ). مال کهن. ( ترجمان علامه جرجانی ص 28 ). تالد نعت است از تُلود بمعنی کهنه و قدیمی شدن مال و منه حدیث العباس فهی لهم تالدة بالدة؛ یعنی الخلافة و البالدة اتباع التالدة. ( منتهی الارب ). مال کهنه و قدیم. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || ستوری که نزد صاحبش زاده تا نتاج داده. ( منتهی الارب ). آنچه متولد شودنزد تو از مال تو یا نتیجه دهد. ( از تاج العروس ).
تألد. [ ت َ ءَل ْ ل ُ ] ( ع مص ) متحیر گشتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مال قدیم و سابق را تالد میگویند که از این عنوان به مناسبت در باب خمس و ارث یاد شده است.
واژه تالد به مال سابق و قدیمی شخص اطلاق می شود، مانند مالی که پیش از ارث بردن داشته است. مقابل آن «طارف» و «طریف» قرار دارد که به مال جدید و تازه مانند سود یا مالی که به تازگی به ارث رسیده اطلاق می گردد.
تالد در خمس
کسی که دو نوع مال در اختیار دارد:مال سابقی که خمسش را پرداخته یا خمسی به آن تعلّق نگرفته (تالد) و مال جدیدی که از سود و ربح مکاسب عایدش شده است (طارف).در جواز برداشت تمامی مئونه سال از سود حاصل از تجارت یا لزوم برداشت از مال تالد، و یا برداشت از هر دو به نسبت هریک ـ مانند آنکه مؤونه، صد تومان باشد و سود (طارف) دویست تومان و مال تالد سیصد تومان، در این صورت مئونه به صورت پنج یک از آن دو گرفته می شود، در نتیجه یک پنجم از مال تالد (شصت تومان) و یک پنجم از سود (چهل تومان) برداشته می شود و خمس باقی مانده از سود که ۱۶۰ تومان باشد پرداخت می گردد ـ اختلاف است. نظر اکثر، بلکه مشهور فقها قول اوّل است.
تالد در ارث
افرادی مانند پدر و پسر که از یکدیگر ارث می برند، چنانچه یکجا بمیرند ـ مانند آنکه غرق شوند یا زیر آوار بمانند، به گونه ای که معلوم نباشد کدام یک زودتر و کدام یک دیرتر مرده است ـ همگی از یکدیگر ارث می برند.حال، با ارث بردنِ یکی از دیگری اگر بخواهیم به آن دیگری ارث بدهیم، آیا از مجموع مال سابق (تالد) و مالی که تازه به ارث رسیده (طارف) به وی ارث داده می شود یا تنها از مال سابق؟ اختلاف است. مشهور، قول دوم است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم