بیهوش دارو

لغت نامه دهخدا

بیهوش دارو. ( اِ مرکب ) داروی بیهوشی. دوائی که شخص رابی حس نماید . بیهوشانه.

فرهنگ عمید

داروی بیهوشی، دارویی که تزریق یا استنشاق آن سبب بیهوشی شود، بیهوشانه.

فرهنگ فارسی

بیهوشی . دوائیکه شخص را بیحس نماید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم