بیمه گر

لغت نامه دهخدا

بیمه گر. [ م َ/ م ِ گ َ ] ( ص مرکب ) بیمه کننده. رجوع به بیمه شود.

فرهنگ عمید

شرکتی که جان یا مال کسی را از خطرها و خسارات احتمالی بیمه کند.

فرهنگ فارسی

بیمه کننده .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم