لغت نامه دهخدا
بیزه. [ زَ / زِ ] ( اِ ) آلت بیختن. قیاساً از کلمه بیز که مفرد امر حاضر بیختن است با «هَ» علامت اسم آلت. چون کلمه مناسبی در اول این حرف درآید از آن اسم آلت توان ساخت. ( یادداشت مؤلف ).
بیزه. [ زَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مزینان بخش داورزن شهرستان سبزوار است و 758 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).