بیجک

لغت نامه دهخدا

بیجک. [ ج َ ] ( هندی ، اِ ) لفظ هندی است بمعنی آنچه سوداگران قیمت خرید جنس با تمامی اخراجات محصول و کرایه و غیره نوشته نزد خود نگاهدارند تا هنگام فروخت آن ملاحظه نموده سود و منفعت سوای از جمع و سرمایه خود بگیرند. ( غیاث ) ( آنندراج ). بلیط صرافان و سوداگران. و نوشته یادداشت در خرید و فروخت و معاملات سوداگری. ( ناظم الاطباء ). قطعه کاغذی که فروشنده جنس نوع کالا و کمیت آنرا در آن یادداشت کند و بخریدار دهد. فاکتور. ( فرهنگ فارسی معین ).حواله یا قبض رسیدی غالباً در کاغذی به قطع کوچک.

فرهنگ معین

(جَ ) ( اِ. ) فاکتور، کاغذی که در آن فروشنده نوع ، مقدار و قیمت کالا را می نویسد.

فرهنگ عمید

برگه ای که فروشنده، نوع و مقدار کالا را در آن می نویسد و برای خریدار می فرستد که از روی آن کالا را تحویل بگیرد و رسید بدهد.

فرهنگ فارسی

( اسم ) قطع. کاغذی که فروشند. جنس نوع کالا و کمیت آنرا در آن یادداشت کند و بخریدار دهد فاکتور .

ویکی واژه

فاکتور، کاغذی که در آن فروشنده نوع، مقدار و قیمت کالا را می‌نویسد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال انگلیسی فال انگلیسی فال میلادی فال میلادی فال پی ام سی فال پی ام سی