بود شدن

لغت نامه دهخدا

بود شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بوجود آمدن. هست شدن :
آنگهی کآنچه نیست بوده شود
یا چو این بود شد بفرساید.ناصرخسرو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال راز فال راز فال پی ام سی فال پی ام سی فال درخت فال درخت