برگشاده

لغت نامه دهخدا

برگشاده. [ ب َ گ ُ دَ/ دِ ] ( ن مف مرکب ) روان کرده. جاری کرده :
زدیده آب حسرت برگشاده
میان آتش سوزان فتاده.نظامی.رجوع به برگشادن شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال انبیا فال انبیا فال اعداد فال اعداد فال مکعب فال مکعب