ایاس

لغت نامه دهخدا

( آیاس ) آیاس.( اِخ ) یاس ؟ :
به آیاس و خلخ همی برگذر
بکش هرکه یابی بخون پدر.فردوسی.نه ارجاسب مانم نه آیاس و چین
نه کهرم نه خلخ نه توران زمین.فردوسی.که این گر بدارد زمانی چنین
نه آیاس ماند نه خلخ نه چین.فردوسی.
ایاس. [ اَ ] ( اِخ ) همان ایاز است که نام غلام سلطان محمود باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( غیاث ) ( شرفنامه ) :
گر تو مرد طالبی و حق شناس
بندگی کردن بیاموز از ایاس.عطار.خویشتن را تو رها کن چون ایاس
تا ز شه بینی تو لطف بی قیاس.مولوی.رجوع به آیاز و ایاز شود.
ایاس. ( ع مص ) ناامید شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
ایاس. [ اِ ] ( اِخ ) ابن قبیصه طایی از اشراف طی و فصحاء و شجاعان جاهلیت بود وی به خدمت کسری اپرویز رسید و ولایت حیره به او داده شد. واقعه «ذی قار» در این ایام بوقوع پیوست. وی به سال چهارم هجرت درگذشت. رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 134 و عقدالفرید ج 2 ص 125، ج 3 ص 349 و ج 6 ص 110، 111، 113، 114 و فارسنامه ابن البلخی ص 105 و امتاع الاسماع ص 13 و تاریخ اسلام ص 28 و مجمل التواریخ والقصص صص 153 - 267 شود.
ایاس. [ اِ ] ( اِخ ) ابن معاویةبن قرة مزنی. رجوع به ابوواثله شود.

فرهنگ عمید

= ایاز

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - نسیم شب . ۲ - شبنم .
ابن معاویه بن قره مزنی

دانشنامه عمومی

آیاس (ائوستا والی). آیاس ( ائوستا والی ) ( به ایتالیایی: Ayas, Aosta Valley ) یک کومونه در ایتالیا است که در واله دائوستا واقع شده است.
آیاس ۱۲۹ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۳۵۹ نفر جمعیت دارد و ۱٬۶۹۸ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم