التجا

لغت نامه دهخدا

التجا. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) التجاء. پناه گرفتن. ( منتهی الارب ). پناه آوردن. ( غیاث اللغات ) : بسجستان رفت بر قصد خدمت سلطان و التجا بظل حمایت و عنایت او. ( ترجمه تاریخ یمینی ). || ( از «ل ج ی » ) خواندن خود را بسوی غیر قوم خود. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

پناه بردن، پناهنده شدن، پناه گرفتن.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) پناه بردن پناه جستن پناهیدن . (التجا بسای. دیواری کردم . ) (گلستان ) . ۲ - ( اسم ) پناه .
التجائ پناه گرفتن پناه آوردن

فرهنگ اسم ها

اسم: التجا (دختر) (عربی) (تلفظ: eltejā) (فارسی: اِلتِجا) (انگلیسی: elteja)
معنی: پناه بردن، پناه جستن، پناه جوئی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال آرزو فال آرزو فال رابطه فال رابطه فال تخمین زمان فال تخمین زمان